سلمان رشدی: من یک مرد مردهام!
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۳۲۵۶۹
خبرگزاری فارس ـ گره حماسه و مقاومت: سال ۶۷ بود که انتشار چهارمین کتاب سلمان رشدی، او را به اوج شهرت رساند؛ شهرتی که نه تنها محبوبیتی برای این نویسنده هندیالاصل انگلیسیتبار نداشت؛ بلکه موجب شد سایه شوم مرگ و ترس از کشته شدن تا همین امروز او را رها نکند.
کتاب «آیات شیطانی» در حالی منتشر شد که خشم ملتهای مسلمان را برانگیخت و قلب هر مسلمانی اعم از شیعه و سنی جریحهدار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضرت روح الله در این فتوا نوشت: «انالله و انا الیه راجعون به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مولف کتاب« آیات شیطانی»که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است ان شاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مولف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی.»
همین چند خط کافی بود تا سلمان رشدی بفهمد چه آیندهای پیش رویش قرار خواهد گرفت. حالا او با خود میاندیشید که چند دقیقه، چند ساعت و یا چند سال میتواند زنده بماند؟ و یا چه کسی و چطور این حکم را اجرا خواهد کرد؟ افکاری که حتی اگر به وقوع هم نمیپیوست ترس از اجرایش خواب و خوراک را از او میگرفت.
تصویر زیر توسط ماهر عطار در ۷ اسفند ۱۳۶۷ زمانی ثبت شده که مسلمانان لبنانی در ضاحیه جنوبی بیروت در اعتراض به انتشار کتاب آیات شیطانی دست به تظاهرات زده اند
رشدی که در سال ابتدایی صدور این فتوا مجبور شد ۱۵ بار محل زندگی خود را تغییر دهد در مصاحبهای که با مجله خارجی «دیلی میل»، چند سال بعد انجام داد، از احساسش پس از شنیدن فتوای امام خمینی اینگونه میگوید: «حس خوبی نبود. حس کردم که من یک مَرد مُردهام.»
نویسنده این کتاب مجبور شد ۱۰ سال به طور کلی یک زندگی مخفی با لایههای امنیت بالایی را تجربه کند. تجربهای که دنیایی از ثروت و رفاه را برای او به یک زندان تنگ و تاریک تبدیل کرده بود. او در مورد این سالها میگوید: «قدم زدن بدون یک محافظ شخصی، رفتن به خرید، دیدن خانواده، پرواز با هواپیما، تمام اینها در آن زمان برای من غیرممکن بود.»
در واقع خود نویسنده این کتاب و ترس از اجرای حکم امام خمینی(ره) بود که عملا سلمان رشدی را کشت و زندگی راحت را بر او حرام کرد.
رشدی که حالا مجبور شده بود حتی نام خود را به «جوزف آنتون» تغییر دهد، باری شده بود بر دوش دولت انگلیس. تا جایی که چارلز شاهزاده انگلیسی در خصوص هزینه سنگین محافظت از او با ناراحتی میگوید: «سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیاتدهندگان انگلیسی است.»
بالاخره ۶ ماه پس از صدور حکم امام خمینی(ره)، رشدی اولین حمله را تجربه کرد. جوان ۲۲ ساله لبنانی به نام «مصطفی محمود مازح» که تبعه فرانسه بود در ۱۴ مرداد سال ۶۷، هتل محل اقامت سلمان رشدی را شناسایی کرد و به کارمند هتل نیز اعلام کرد قصد دارد چهار روز آنجا اقامت داشته باشد. مصطفی روز سوم در حالی که در جستجوی اتاق محل اقامت سلمان رشدی بود، مورد سوظن یکی از خدمه هتل قرار میگیرد. این خدمتکار که به او مشکوک میشود، سریعا به نیروهای امنیتی انگلستان چنین موضوعی را اطلاع میدهد سرانجام عملیات ناموفق او در کشتن رشدی نتیجهای جز شهادت برایش رقم نمیزند. هر چند مهمترین دستاورد کاری که شهید مازح انجام داد این بود که سلمان رشدی بداند خطر از آنچه فکر میکند به او نزدیکتر است.
شهید مصطفی مازح
روز به روز لایههای امنیتی حفاظت از رشدی بیشتر میشد؛ تا جایی که اعلام کردند سالانه یک میلیون دلار برای «اسکاتلند یارد» (پلیس انگلیس) که وظیفه حافظت را بر عهده دارد، آب میخورد.
در یکی از مراسمهایی که رشدی برای گرفتن جایزه ادبی شرکت میکند، در حالی که گریه میکند، میگوید: «تعجب میکنم چرا دیوانه نشدهام. من در کشورم زجر میکشم. من فکر میکنم که دیگر به آخر خط رسیدهام و بریدهام. از بس دنیا برایم تنگ شده که به قفسههای سینهام فشار میدهم. رابطه من فقط با تلفن است. زن من هم از من جدا شد....»
فضا به قدری برای نویسنده کتاب آیات شیطانی خفقانآور شد که حتی شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز» حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال ۱۹۹۸ ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام کرد.
کتاب آیات شیطانی نه تنها نویسنده خود را به خاک سیاه نشاند، بلکه در سال ۱۹۹۱ میلادی «هیتوشی ایگاراشی» مترجم ژاپنی این کتاب نیز در تسوکوبا کشته شد و همچنین مترجم ایتالیایی این کتاب در میلان، مورد ضرب و شتم و ضربات چاقو قرار گرفت و «ویلیام نیگارد» ناشر نروژی کتاب آیات شیطانی به ضرب گلوله کشته شد.
سلمان رشدی بعدها اعلام کرد که گمان نمیکند دیگر ناشری جرأت داشته باشد این کتاب را چاپ کند.
بالاخره روز گذشته در حالی که چند سالی از حضور سلمان رشدی در آمریکا میگذشت، او در شهر نیویورک به دست یک جوان مورد اصابت چاقو به گردنش قرار گرفت و به سرعت به بیمارستان انتقال داده شد. هر چند تا کنون خبری مبنی بر مرگ وی منتشر نشده، اما امیدواریم با به درک واصل شدن این نویسنده شیطانی قلب جریحهدار شده مسلمانان پس از سالها التیام پیدا کند.
تصویر منتشر شده از حمله روز گذشته به سلمان رشدی در نیویورک
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سلمان رشدی حمله به سلمان رشدی نویسنده مرتد فتوای امام مصطفی مازح ضارب سلمان رشدی کتاب آیات شیطانی امام خمینی سلمان رشدی چند سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۳۲۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فصل پنجم «نونخ» برای سلمان همراه با چاشنی ماه عسل بود
سریال «نونخ» پخش خود را از فصلیک آغاز کرد؛ سریالی که به مرور به اوج رسید و شخصیتهای آن میان مخاطبان جا افتاد که یکی از آنها نقش سلمان بود. کاظم نوربخش با سریال نونخ و نقش سلمان یکشبه ره صدساله را در بازیگری رفت.
پررنگشدن این کاراکتر از فصلدوم شروع و در فصلهای بعدی سریال به یکی از محبوبترین شخصیتها و چهرهها تبدیل شد و برای نوربخش شهرت زیادی را به ارمغان آورد و او ازجمله بازیگران شناختهشده کردستان و شهرستان بیجار است که عمده فعالیتهایش به حضور روی صحنه متمرکز بوده است.
او توسط سعید آقاخانی که همشهری اوست و سابقه آشنایی و دوستی با هم دارند، برای بازی در این سریال دعوت شد.
کاظم نوربخش درباره فصل پنجم نون خ و بازخوردهایش گفت: در فصل پنجم نون خ با شیرین ازدواج کردم و این فصل سریال سختیهای خاص خودش را داشت.
وی ادامه داد: البته ما قرار بود ماه عسل برویم، اما درگیر داستانهای فصل پنجم شدیم و تا روز آخر با سختی این قصه همراه بودیم و نتوانستیم ماه عسل خود را ادامه بدهیم.
نوربخش عنوان کرد: از فصل اول که این سریال پخش شد مردم خیلی به ما لطف داشتند و تا همین الان شرمنده محبت مردم هستیم.همیشه دوست دارم دل مردم شاد و لب آنها خندان باشد و هر کاری که انجام میدهیم برای مردم است.
وی درباره سختیهای این فصل تصریح کرد: هر سریالی حتی سریالهایی که در خانه تصویربرداری میشوند سختیهای خاص خود را دارند، اما سریالی که لوکیشن ثابت نداشته باشد و همیشه در جاده و مینیبوس باشد سختیهای بیشتری دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون