Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس،‌ چند روز پیش صفحه موسوم به جنبش مبارزه با فساد جنسی سینمای ایران (me_too_movement_iran) که از سوی برخی بازیگران زن مدیریت می‌شود، در پستی مدعی آزار جنسی زنان از سوی رزمندگان اسلام در روزهای نخست تجاوز عراق علیه ایران شد. در پی این توهین بیشرمانه، پویشی با عنوان «برخورد با توهین‌کنندگان به رزمندگان دفاع مقدس» از سوی مخاطبان فارس من ثبت شد که تاکنون بیش از ۲ هزار و ۳۰۰ امضا داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در متن این پویش آمده است: مدتی پیش پستی منتشر شد از صفحه اینستاگرامی که مدعی افشاگری درباره تعرضات جنسی است و گفته می‌شود به طور مستقیم توسط یکی از بازیگران زن حمایت می‌شود. محتوای پست (روایتی از جنگ ایران و عراق، هم باید از نیروهای عراقی می‌ترسیدیم و هم از خودی‌ها!) تهمت ناروای تجاوز می‌زند به بسیاری از رزمندگانی که برای این ملت جانشان را فدا کردند و به جنگ رفتند تا از ایران و ایرانی دفاع کنند و ذره‌ای از خاک وطنشان را به دشمنان جمهوری اسلامی ایران ندهند و بسیاری از این افراد نیز شهید شدند یا جانباز‌. ملت ایران چنین توهین بزرگی را به این افراد فداکار و غیرتمند نمی‌پذیرد و خواستار برخورد با این افراد است.


تصویری که با تهمت و توهین بی‌شرمانه به رزمندگان اسلام در فضای مجازی منتشر شد

دفاع از ناموس، اولویت اول رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود

هشت سال دفاع مقدس نماد مقاومت و غیرت رزمندگانی است که برای دفاع از ناموس این مملکت چه جان‌های شیرینی که فدا نکردند و از حضور در کنار خانواده،‌ مادر،‌ خواهر و همسر خود را محروم کردند تا بتوانند با بیرون راندن دشمن از خاک و آب این دیار پر از افتخار، امنیت و آسایش را برای جامعه ایرانی ارمغان بیاورند.

یک وجه تلخ و مصیبت‌بار هشت سال دفاع مقدس، خشونت علیه زنان در جنگ ایران و عراق از سوی سربازان رژیم بعث است که در فقدان مستندات، از پنهان‌ترین ابعاد جنگ شناخته و همیشه در لفافه مطرح شده است. آنچه در ادامه می‌آید تنها اشاره‌ای کوتاه به غیرت رزمندگان اسلام است که جانشان را برای دفاع از حیثیت و ناموس زن ایرانی دادند:

واکنش شهید چمران به تعرض دختران ایرانی در جنگ

در همان ابتدای جنگ، شهید مصطفی چمران با اشاره به شرایط بغرنج شهرهای مرزی اظهار داشت: تا روزگاری که زنان و دختران معصوم ما مورد هجوم دشمنانند و پرده عفت آن‌ها دریده می‌شود و تا روزگاری که توپخانه دشمن شهرهای ما را می‌کوبد و پیر و جوان، زن و کودک بیگناه ما را به خاک و خون می‌کشد و ... من نیز صحنه نبرد را ترک نکنم و لذت آسایش و آرامش را بر خود حرام کنم.

سه شهید برای پایین آوردن جنازه دختر خرمشهری

و روایت دردناکی که رضا خدری، یکی از خبرنگاران جنگ بیان کرده است: فردای روزی که دشمن بعثی خرمشهر را گرفت، جسد بی‌جان و عریان دختر خرمشهری را به تیرک بلندی بستند و آن طرف کارون مقابل چشم‌های رزمنده‌‌های ایرانی گذاشتند. رگ غیرت رزمنده‌های دلیر ایرانی به جوش آمد و تکاورهای نیروی زمینی ارتش سه تا شهید دادند تا بالاخره جسد آن دختر را پایین آوردند و به خاک سپردند.

تصمیم آیت‌الله خامنه‌ای برای آزادسازی یک شهر بعد از شنیدن یک فاجعه

احمد کاویانی از فرماندهان ستاد جنگ‌های نامنظم درباره شرایط روز آن روزهای شهر سوسنگرد گفت: بعثی‌ها برای اشغال سوسنگرد از جبهه بستان و هویزه وارد شدند. دشمن برای ورود از جبهه هویزه در روستای ابوحمیظه با تعرض به حریم زنان و کودکان، جنایت بزرگی کرد که بسیار ناراحت‌کننده بود. وقتی نزدیک سوسنگرد شدیم با زنان عرب‌زبان که با صداها و ولوله‌های خاص به طرف ما می‌دویدند، مواجه شدیم. آن‌ها با گریه به دست و پای بچه‌ها می‌افتادند و می‌گفتند: شما کجایید؟ بعثی‌ها خیلی ما را اذیت کردند.

وی افزود: دکتر چمران و رهبر انقلاب با شنیدن این خبر خیلی متأثر شدند. با انتشار این اخبار تصمیم برای بازپس‌گیری سوسنگرد برای نخستین بار توسط آیت‌الله خامنه‌ای و شهید چمران در ستاد جنگ‌های نامنظم گرفته شد. برای اینکه چنین کاری صورت گیرد، باید تمام نیروها اعم از سپاه، ارتش و نیروهای عشایر هماهنگ وارد عمل می‌شدند. (اینجا)

غیرت این رزمنده اجازه نداد بماند و فرزندش پنج ماه بعد از شهادتش به دنیا آمد


شهید ناصر حاجی حسین کلهر، سمت راست تصویر

طاهره کلهر، همسر شهید ناصر حاجی حسین کلهر با اشاره به غیرت همسرش به عنوان عامل اصلی برای عزیمت به جبهه ابراز داشت:‌ آقا ناصر در نامه‌هایی که برای یکی از دوستانش نوشته بود، این مورد را مطرح کرده بود. البته من بعد از شهادتش فهمیدم. نوشته بود: در غرب کشور به روستایی رسیدیم که دیگر هیچ دختری نبود. زنان و دختران مورد تجاوز قرار گرفته بودند و خیلی‌ها باردار شده بودند. چند دختر ۱۲ و ۱۳ ساله که نتوانسته بودند شرایط را تحمل کنند،‌ خودکشی کرده بودند. بنابراین دیگر نتوانستم نسبت به حضور در جبهه بی‌تفاوت باشم. (اینجا)

این در حالی است که محمد فرزند دوم این شهید، پنج ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد.

غیرت رزمندگان از همان روزهای ابتدایی جنگ شعله‌ور بود

سیدحسن خاموشی از آزادگان که در همان ماه‌های ابتدای جنگ به اسارت بعثی‌ها در آمد، درباره خاطره‌ای تلخ از تجاوز ۱۰ بعثی به دختر ۱۰ ساله بیان داشت: در روزهای اول جنگ تحمیلی در شهر «کرند غرب» سر جاده می‌ایستادیم تا به رزمنده‌ها کمک کنیم. در یکی از این روزها دیدیم مرد میانسالی به ما نزدیک می‌شود. از دور چیزی شبیه به چوب در آغوشش بود. تشنه و گرسنه و خاک‌آلود بود. از یکی از روستاهای قصرشیرین می‌آمد. اما چیزی که در آغوشش بود نه چوب، بلکه جنازه دخترش بود که ۹ یا ۱۰ ساله به نظر می‌رسید. پیشانی دخترش سوراخ بود. تا پرسیدیم کجا می‌روی؟ گفت: قبرستان کجاست؟ می‌خواهم دخترم را دفن کنم.


جان دادند تا از ناموس ایرانی دفاع کنند

وی ادامه داد: وضعیت روحی و جسمی مناسبی نداشت و به نوعی عصبانی به نظر می‌رسید. نمی‌شد از او سوالی کرد. بعد از دفن دخترش و پذیرایی به خودم جرأت دادم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: این دختر من است. خودم کشته‌ام. نیروهای بعثی وقتی وارد روستایمان شدند، مرا به درختی بستند و ۱۰ نفرشان در مقابل چشمانم به دخترم تجاوز کردند. هر چقدر التماس کردم، توجه نکردند. به یکی از فرماندهان بعثی گفتم یک اسلحه به من بدهید. خندیدند و پرسیدند: اسلحه برای چه؟ خیلی التماس کردم. فرمانده بعثی گفت:‌ یک اسلحه به او بدهید. نمی‌دانستند چه کار می‌خواهم بکنم. در حالی که چند نفرشان مواظب بودند تا به طرفشان شلیک نکنم، پیشانی دخترم را نشانه گرفتم و او را کشتم. با خودم گفتم اگر دخترم زنده بماند با این وضعیت چه آینده‌ای در انتظارش خواهد بود؟

خاموشی اظهار داشت: وقتی رزمندگان این فاجعه را شنیدند به شدت منقلب و ناراحت شدند؛ به گونه‌ای که شب آن روز از شدت ناراحتی خوابم نبرد. از فردا هر کسی از نیروهای سپاه و ارتش را می‌دیدم التماس می‌کردم یک اسلحه بدهند تا جلوی دشمن بایستیم. گفتند: نداریم و واقعاً هم نداشتند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: دفاع مقدس رزمندگان جنبش می تو ترانه علیدوستی رزمندگان اسلام دفاع مقدس بعثی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۲۳۹۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها | ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت رخ داد + تصاویر قاتلان و صحنه‌های قتل

به گزارش همشهری آنلاین، ۳ جنایت وحشتناک خانوادگی در حالی طی ۲۴ ساعت در مشهد رخ داد که ۲ نوجوان دوقلو هم به شدت مجروح شدند و همسرکش‌ها نیز در اعترافاتی تکان‌دهنده به تشریح زوایای مختلف این جنایت‌ها پرداختند.

قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار روابط سرد عاطفی به جنایت انجامید

اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد ۳۰ در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانه‌ای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان) شد.

دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات می‌دانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت ۲ بامداد تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند. به همین خاطر با دستور مقام قضایی، تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.

از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود ۳۷ سال دارد، در اعترافاتی تکان‌دهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و ۲ فرزندم در قزوین زندگی می‌کردیم اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدی‌آباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد.

متهم همسرکشی در حالی که سعی می‌کرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن چون این حرف‌ها به درون قلبم می‌رود و سپس به مغزم می‌زند! ولی او توجهی به من نمی‌کرد و مرا از خودش می‌راند تا اینکه امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطف، به من کم‌محلی کرد. من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بی‌جان شد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم، اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد. این بود که به اورژانس ۱۱۵ هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.

در پی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر ۲۵ ساله‌اش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند. او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آن‌ها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیت‌های صحنه قتل مطابقت داشت.

پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.

اتهام قتل عمد برای زن صیغه‌ای

در حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت، حدود ساعت ۱۵ بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت زنی با اورژانس ۱۱۵ مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز ۵ رسیدند، با جسد مردی حدود ۳۳ ساله روبه‌رو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود. بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پرونده‌های جنایی مشهد اطلاع دادند.

دقایقی بعد، با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی می‌کردند. جسد مربوط به مردی به نام «علی‌اصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود. در همین حال همسر صیغه‌ای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۱۴:۳۰ بود که شوهرم با همین وضعیت از بیرون وارد خانه شد و در حالی که به من می‌گفت «کمکم کن» عقب‌عقب رفت و کف پذیرایی افتاد. او بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!

این زن جوان در حالی خود را بی‌خبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسی‌های دقیق درباره وجود لکه‌های خون روی پله‌ها و حتی کفش‌های مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسی‌های دقیق هیچ نشانه‌ای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند. این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت.

او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغه‌ای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آن‌ها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند. امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت «کمکم کن!»

در حالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار می‌کرد، ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحت‌های روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخم‌ها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است. من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم.

در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسی‌های بیشتری در این باره صورت گیرد.

قتل همسر با ۲۴ ضربه چاقو

زوایای ۲ ماجرای وحشتناک همسرکشی در حالی زیر ذره‌بین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود. خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی ۲۴ ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی ۵ کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناک‌تر شد که سرگرد سید قطبی (رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبر داد که هدف ضربات هولناک چاقو قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژه‌ای یافت چراکه هر لحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بی‌سیم‌های پلیس به گوش برسد.

طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» (زن ۳۰ ساله) با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و دختر و پسر دوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد بستری شده بودند.

پیگیری‌های قضایی نشان داد «الناز» (دختر۱۶ ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است، اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود. در همین حال متهم به قتل که با حضور به‌موقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال ۹۳ با همسرم ازدواج کردم. البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم. اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم ۲۲ سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد ولی بعداز آنجا بیرون آمدم.

وی افزود: در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و به حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم. او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود ولی من توجهی نمی‌کردم تا اینکه مدتی بعد به همسرم سوءظن پیدا کردم و با آنکه مسیر قانونی را در پیش می‌گرفتم ولی باز رضایت می‌دادم و پرونده مختومه می‌شد.

خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود ۱۰ روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت. امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند. من که برای گفتگو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم، ناگهان به خاطر پاسخ‌های سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم. در حالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد می‌کردم، خواهر و بردارش جلو آمدند که آن‌ها را هم با چاقو زدم.

تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر ۷ ساله‌ای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.

کد خبر 849243 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم ازدواج - طلاق قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • دستگاه های اجرایی تنگستان در برگزاری مراسم سوم خرداد همکاری کنند
  • ببینید | ادعای تکان‌دهنده میرسلیم درباره ترفند افراد صادق خلخالی برای ریختن داخل خانه‌ها؛ پرت کردن مواد مخدر!
  • اعترافات تکان‌دهنده؛ ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها / ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعلام وضعیت انسانی اضطراری در سودان / مردم از گرسنگی علف می خورند/ گزارش های تکان دهنده از تعرض جنسی به آوارگان
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها | ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت رخ داد + تصاویر قاتلان و صحنه‌های قتل
  • (ویدئو) لحظه تکان‌دهنده خودکشی یک زن در سالن تیراندازی
  • ببینید | لحظه تکان‌دهنده خودکشی یک زن در سالن تیراندازی / حاوی تصاویر ناراحت‌کننده
  • روایت اسارت؛ از پیروزی اسرای ایرانی بر فرماندهان عراقی تا جرزنی بعثی‌ها
  • حمایت دبیرخانه "سوگواره ملی تعزیه ده زیار کرمان" از اجرای طرح نور